سفارش تبلیغ
صبا ویژن


معنای انتخاب جلیلی چیست؟ - تاملات


درباره نویسنده
معنای انتخاب جلیلی چیست؟ - تاملات
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
تاریخی
تحلیلی
بین الملل
سیاسی
زمستان 1386


لینکهای روزانه
+سارا به سین سفره مان ایمان ندارد [176]
+گزارش تصویری از 14اسفند59:درگیری دانشگاه تهران [171]
+آقای روحانی کدام سیاست خارجی خوب است؟ [99]
+قصیده انتخابیه! [144]
+شعری ناب در تمنای لطف علی امیرالمؤمنین(ع) [101]
+گزارش تصویری تشییع عماد مغنیه [166]
+متن کامل سخنرانی سیدحسن نصرالله در تشییع مغنیه [147]
+شور عنقا،شعری از علیرضا قزوه [140]
+مقایسه 175 کشور جهان از لحاظ وضعیت نظام وظیفه [197]
+آیا «دوم خردادی» ها ایرانی اند؟! [137]
+آیا او وارث خمینی (رحمة الله علیه) است ؟ [157]
+متن کامل سخنان احمدی ن‍ژاد در 22بهمن [123]
+اطلاعیه ستاد حمایت از هنرمندان فاخر حاضر در صحنه [118]
+پاسخ به یک شبهه درباره خالداسلامبولی [138]
+پیش بینی انقلاب توسط استاد آمام خمینی(ره) [128]
[آرشیو(35)]


لینک دوستان

عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
معنای انتخاب جلیلی چیست؟ - تاملات


لوگوی دوستان


وبلاگ فارسی

آمار بازدید
بازدید کل :83312
بازدید امروز : 0
 RSS 

ظهور و تجلی نسل جدیدی از فرزندان انقلاب

این مطلب ایده ای بود که به اصرار از دوست عزیزم علی نادری درخواست کردم.نکته ای ظریف از تحول و چرخش فرهنگی و سیاسی و اجتماعی در انقلاب اسلامی که نشان دهنده و یکی از هزاران رویش جمهوری اسلامی به رهبری مقام معظم رهبری است.

این مطلب را نیز در سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر کرده ایم. اگر ایراد و کامنت و انتقادی هم باشد خودش جواب می دهد.



استعفای علی لاریجانی از دبیری شورای عالی امنیت ملی و  انتخاب سعید جلیلی به  این سمت خبری بود که بلافاصله پس از انتشار در صدر اخبار رسانه های دنیا قرار گرفت و برای ساعتها و روزها تبدیل به موضوع تحلیلهای رسانه ای و حتی گفتگوهای دیپلماتیک سران کشورهای دنیا شد .


شاید اگر بخواهیم  به شیوه مرسوم در رسانه ها به بررسی و تبیین این رویداد بپردازیم، بی درنگ به عکس نویسنده بدون اجازه ایشان منتشر شده استسراغ پاسخ این سوال می رویم که « سرنوشت » پرونده هسته ای ایران در پی این  تغییر چه خواهد بود و البته شاید بهترین پاسخ را لاریجانی خود به این سوال داده باشد که مسیر پرونده هسته ای ایران حتی با تغییر « رؤسای جمهور» هم تغییر نمی کند ، چه رسد به تغییر دبیر شورای عالی امنیت ملی.


اما  با یک نگاه  عمیقتر شاید بتوان از استعفای علی لاریجانی و انتخاب سعید جلیلی برداشتهای متفاوتی کرد . از یکسو با یک استعفا مواجه هستیم که می توانست حواشی بسیاری را بیافریند و البته در این  میان واکنش توام با وقار و متانت لاریجانی به این ماجرا– که همان  اخلاق همیشگی سیاست ورزی اوست-  فرجامی نیک را برای آن رقم زد.  و نیک می دانیم که او می توانست به سادگی آن کند که پیشینیانش کردند. اما در سوی دیگر ماجرا شاهد یک انتخاب هستیم، انتخاب سعید جلیلی معاون سابق اروپا و امریکای وزارت امور خارجه به سمت دبیری شورای امنیت ملی. به واقع معنای این انتخاب چیست؟ شاید با بررسی سوابق سعید جلیلی این سوال و پاسخ آن واضح تر گردد.


سعید جلیلی تحصیلات خود را در دانشگاه امام صادق(علیه السلام) و در رشته علوم سیاسی به پایان رسانده است، در حوزه اندیشه سیاسی اسلام مطالعات و تألیفاتی دارد، در دفاع هشت ساله ملت ایران فعالانه حاضر بوده ،عضوی از بدن خود را در این راه از دست داده است ، سالها در دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی حاضر بوده و اکنون در این حوزه و برمبنای ادبیات انقلابی نظریه پرداز است.


 امروز جلیلی بر کرسی دبیری شورای عالی امنیت ملی تکیه زده است در حالیکه نه جزو حلقه صاحبان همیشگی پست و مقام بوده و نه به سبب قرابت سببی و نسبی با کسی برای این امر برگزیده شده است. او یکی از رویشهای انقلاب اسلامی است که بواسطه اصرارش بر مواضع انقلابی و آرمانی به این سمت برگزیده شده است. از این رو انتخاب او بی شباهت به انتخاب محمود احمدی نژاد نیست که تنها به جهت انقلابی گریش توسط ملت ایران برگزیده شد و حال آنکه نه  تنها جزو حلقه صاحبان همیشگی پست و مقام نبود و از حمایت آنها بهره ای نبرده بود، بلکه به جهت آنکه جرأت کرده و پای در میدان رقابت با این حاضران همیشگی گذارده اینک مورد غضب آنها قرار می گرفت.
احمدی نژاد و  اینک جلیلی نماد جریانی هستند که در دوران  انقلاب اسلامی بار اصلی مبارزه را به دوش کشیدند و در سالیان پس از انقلاب به دلیل اصرار بر آرمانهایشان پای در میدان جهاد گذاردند و از پرداخت هیچ هزینه ای حتی جان خویش دریغ نکردند. ولی با این وجود در سالیان  پس از جنگ باز هم به جهت اصرار بر همین آرمانها از چرخه مدیران کلان جمهوری اسلامی کنار گذاشته شدند غافل از آنکه اداره جمهوری اسلامی بدون درک عمیق از انقلاب اسلامی امکان پذیر نبود ه و نمی باشد.

 
اما امروز شاهد جوانه زدن این جریان اصیل و انقلابی در سطوح کلان مدیریتی کشور هستیم. جریانی که نه تنها درک صحیح و عمیق از انقلاب اسلامی دارد بلکه بر مبنای همین درک در حوزه های تخصصی مدیریتی خود حرفهایی برای گفتن دارد و علی رغم همه بی مهری های سالیان گذشته اینک سکان اصلی مدیریت را در دست گرفته اند. هر چند این انتخاب خود جلوه ای از این جریان مبارک می باشد ولی همین اتفاق تحول مزبور را یک گام دیگر به پیش برد.


شاید اکنون بهتر بتوان به این سوال مهم  پاسخ داد که اولویت با کدام است کار نظری یا ورود در حوزه اجرا و عمل ؟ انقلاب اسلامی امروز به یارانی نیاز دارد که بر مبنای نگاه انقلاب اسلامی نه تنها در حوزه های سیاست ،اقتصاد و فرهنگ به تولید  نظریه رسیده باشند که خود توان اجرای آن را داشته باشند. نیاز امروز انقلاب اسلامی مدیرانی نظریه پرداز و انقلابی است،کمبودی که دولت نهم بطور جدی آنرا در غالب عرصه ها حس می کند ؛ فقدان مردان انقلابی اقتصاد و فرهنگ و سیاست.

علی نادری
 



نویسنده : مجید بذرافکن » ساعت 9:15 عصر روز دوشنبه 86 دی 10